عهدیار

عاشورا نماد عهد و پیمانیست که با خون امضا گشته است و یار، آن موعود وعده داده شده است که حکومت عادلانه اش پر از طراوت و سبزیست

بسم الله الرحمن الرحیم

دعا کنید که یه روز با خاطرخوش برگردیم و خبر خوش!

ظاهرا که قصه مون تلخ بسر رسیده

اما شاید یه روزگاری بشه تیکه های شکسته ماجرا بهم پیوند بخوره

نمیدونم

دنیا فراز و نشیبش زیاده


اما فعلا خداحافظ عهدیار...

با همه تلخی و شیرینی ها دوستت دارم


خدا کشتی آنجا که خواهد برد / وگر ناخدا جامه بر تن درد.

بسمــ الله الرحمنـــ الرحیمــ

خودم نیم که خودم در شلمچه جا مانده ست...


#روایتگری #حاج_حسین_یکتا در #شلمچه 

23 اسفند 1393

التماس دعای فرج





بسمــ الله الرحمنـــ الرحیمــ



دستم رو گرفت و زل زد تو چشم هام، خندید و گفت: بیا فالُت بگیرُم...!
با تعجب نگاهش کردم! پرسیدم : یعنی چی؟آخه واسه چی؟! 
- مگه نمیخوای بدونی تهش چی میشه؟!
گفتم: خب چرا ...اما به این چیزا اعتقادی ندارم، اینا همه ش دروغه!
- حالا این دفعه رو امتحان کن...ضرر نمیکنی که! مگه میخوام ازت پول بگیرم؟!
نگاه پر از ذوقش دلم رو ضعف می برد...لبخندم منعکس شد تو مردمک چشماش...
منو نشوند روبروش...
-چشماتو ببند...به حرفام خوب گوش بده...
چشم هامو بستم
-یادته سرنوشت رو دست کی سپردی؟
تو ذهن آشفته م یه جای دور نقاشی شد، اما خیلی رویایی و قشنگ...لبخندم پر رنگ تر شد
گفتم : آره... 
زمزمه ای از میون لب هام لغزید... اینجا که آمده ای کرمش فرق می کند...
-خب حالا به من بگو فکر میکنی تهش چی میشه؟!
گفتم : حتما قشنگ ترین قصۀ دنیا میشه!
وقتی که سرنوشتو سرور جوانان اهل بهشت امضا بزنه...!
چشمامو بازم کردم
می خندید... 
-فالت چطور بود؟
گفتم : بهترین فالِ دنیا!


پ.ن1: دل تو... زندگی تو... وجود تو ... سرنوشت تو... گره بزن! به سرور جوانان اهل بهشت... اونوقت هیچ جایِ بازیِ دنیا، نمی بازی!
پ.ن2: دلم یه بغل ضریح میخواد آقا! مثل لحظۀ برگشتن... :'(
میخواستم برم اما چنان فشار جمعیتی اومد که انگار کل ضریح اومد تو بغلم...یا شایدم من با همه وجودم رفتم تو بغل ضریح... حس قشنگی بود...
پ.ن3: ماجرا داستان کوتاه بود اما با اندکی طعم حقیقت...

بسمــ الله الرحمنــ الرحیمــ


بدون هیچ شرحی...

خداحافظ دنیا...!


بسمــ الله الرحمنــ الرحیمــ


اینجا  است...
جان ها سپرده ایم به آغوش خاک...
برای زنده ماندن رسمی پاک...
اسلام آیین پاکی ست...
چگونه میتوان راهی را که با  امضاء شده است را فراموش کنیم؟
در...کوچه...بقیع...محراب...کوفه...کرب و بلا ...شام...و... 
اینجا  است...
بال پروازی دیگر...
و 
خون هایی دیگر...!
و
این راه ناتمام است هنوز...

نمایشگاه تجسمی در فکه ، اسفند 92

جنبش تصویری  

بسمــ الله الرحمنـــ الرحیمــ


دانه

دانـــــه

بــــــــــــــا

عشــــــــــــق

نــــــــــــــــــــــــخ

انداختـــــــــــــــــــــم

تسبیحی را

که از تپش های دلـــــــــم

برایتــــــــــــــــــــــــ ساخته بودم...


پ.ن 1 : این دانه ها تسبیح نیستند اما میتوانند تسبیح شوند...نوعی دانه های گیاهی هستند با نام علمی coix lacryma jobi ...

پ.ن 2 : از این دانه ها و کودکی هایم...سرمای زمستان، بخاری نفتی و نگاه خندان پدر از شکار را به یاد می آورم... نمی دانم به کدام دور ها به شکار می رفت که برایم از این دانه ها می آورد...می گفت شال ِ مَرخه هستند...

پ.ن 3 : تسبیح نماد ذکر است... ذکر یعنی یاد کردن... وقتی پای تسبیحی در میان باشد یعنی ذکر قلبم تو هستی! 


بسمــ الله الرحمنـــ الرحیمـــ




هر صدف که می بینی...دلی است برای خودش...

دریایی...!

به پیوند دریا و آسمان که نگریستم

باز هم

تو را دیدم...

دریا خود ِ خود ِ تویی...

و دل من...

در حسرت و فراق تو...

دریایی!

بسم الله الرحمن الرحیم



قصه با یکی بود شروع میشه 
و با یکی نبود تموم میشه...
آخر قصه همین جاست...
وقتی که تو نیستی!
خدایا قصه تموم شد؛ پس چرا خوابم نمیبره هنوز؟!

بسمــ الله الرحمنــ الرحیمــ


سلام آقا جان...اینجا دنیا است، خودتان وصفش را بهتر از من میدانید پس نیازی نیست که بگویم! امشب شب ولادت شما است اما گویا در شهر بعضی ها فکر هر چیزی هستند الا نبود شما!...

اللهم عجل لولیک الفرج... آقا برایمان دعا کنید که شما را بخواهیم برای خدا... نه خودمان...

بسمــ الله الرحمنـــ الرحیمــ


خدایــــــا...

می بینی؟ دارم تنها میشم...

دوباره خودم و خودت...!

عاشقی دیگه...

عاشق تر از من!

دوست نداری کسی جاتو تو قلبم بگیره...

خیلی تنها میشمااا...هوامو داری دیگه؟

خنده داره رسم زندگی ما آدما...شایدم من...!

یه بخشی از عمرتو بذاری هر روز و هر ساعت و هر دقیقه و هر ثانیه دلت مشغول باشه...

 اما تو بگی آخرشم مال خودمی...!

حق با توئه خــــدا

اما با تنهاییام چیکار کنم؟ رفیقم میشی؟

یا رفیقـــ منـــ لا رفیقـــ له... 


< برگرفته شده از صدای نور