- ۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۱:۳۴
- ۶ نظر
بسمــ الله الرحمنــ الرحیمــ
نمیدانم
چه مرگم است
آشفته ام
اما
آرام!
جای دست تو خالی
که روی قلبم بنشیند
و
دلت
برای شفای دلم
امّن یجیبـــــــ... بخواند...
بسمــ الله الرحمنــ الرحیمــ
دلم می خواهد
همیشه نگاهت خندان باشد
غم نزند در ِ خانۀ قلبت را
دلم می خواهد
تنها من در بزنم به قلبت
و دیواره هایش بلرزند
از کوبۀ در
...
پ.ن: برای تمام شدن دل تنگی هایمان
یک آینه نذر کرده ام
که رو به خورشید باشد
جهان زیبا می شود
مگر نه؟!
بسمـ الله الرحمنـــ الرحیمـــ
کلمات درون قلبم
حبس می شوند
و اشک ها
از بند دل رها می شوند
وقتی
که تو
می آییـــــــ
با من کمی مهربان تر باش
به قلبم نگاه کن
گر چه تاریک است...
تو به نور خود شعله بیفروز...
پ.ن: پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست از بس که گره زد به گره حوصله ها را