- ۱۸ بهمن ۹۳ ، ۰۳:۱۵
- ۲ نظر
بسمــ الله الرحمنــ الرحیمــ
جا مانده ام
از
کربــــــــــلا
اما
دلم...
با کاروان
راهی شده ست...
تو خواب مرا می بینی...
و من
تب و تاب پرواز تو را
حس میکنم...
:'(
بسمـــ الله الرحمنـــ الرحیمـــ
عشق!
قربانی مظلوم
غرور است
هنوز 1
گاهی
باید به حباب های درون
با انگشت اشاره ات
تلنگر بزنی
همین برای همه چیز کافیست...
پ.ن 1:لعنت به این دل که گاهی خودخواه می شود و یادم می رود که گذشت الفبای محبت خالصانه است...و دیگر باقی حرف ها بهانه است.
پ.ن 2:معامله با خدا...فقط شهادت و آن را جز به مخلصان نخواهند داد...خدایا هرگاه که تو از یادم رفتی و به رضای غیر تو اندیشیده ام از مخلصان نبوده ام، پس مرا دریاب و به حال خود رهایم مکن.
بسمـ رب الشّهدا و الصدّیقینــ
پشت این قاب شیشه ای به تو خیره شده ام
نگاهم می لرزد
تار میشوی
بعد دوباره شفاف
دوباره تار...
بغض امانم نمیدهد...گویی این همه شور در سکوت محض است
نگاهم میکنی...نگاهت میکنم...عاشق تر از تو هم بود؟
برگشته ای اما گم نام
ترنم عشق شده ای در تاریخ
دلم به نگاهت خوش است که دستم را بگیری و آسمانی ام کنی...
ای شهید
*تصویر 23 اسفند 91 ساعت 11 صبح، مرز شلمچه...استقبال 133 شهید
*لنزِ دوربینِ فیلمبرداریِ فیلمبردار کنارم که لحظاتی در دست من بود
و به یاد ایدۀ عکاس مسلمان اینگونه عکس گرفتم.